داستان عشق
براي عاشقان دل سوخته

قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم. 
بعد از مرگم، انگشت‌های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت‌نگاری قرار دهید. 
به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم! 
ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک ‌کاری کنند. 
عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب کیدا ممنوع است. 
بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم. 
کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد! 
مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند. 
روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست. 
دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید! 
کسانی که زیر تابوت مرا می‌گیرند، باید هم قد باشند. 
شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید. 
گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد. 
در مجلس ختم من گاز اشک‌آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند. 
از اینکه نمی‌توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می طلبم

صفاتو عشق است
چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:43 :: نويسنده : حسين

گنجشک با خدا قهر بود...روزها گذشت و گنجشگ با خدا هيچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا مي گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان اين گونه مي گفت: مي آيد ؛ من تنها گوشي هستم که غصه هايش را مي شنود و يگانه قلبي هستم که دردهايش را در خود نگاه ميدارد….. و سرانجام گنجشک روي شاخه اي از درخت دنيا نشست. فرشتگان چشم به لب هايش دوختند، گنجشک هيچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگيني سينه توست. گنجشک گفت : لانه کوچکي داشتم، آرامگاه خستگي هايم بود و سرپناه بي کسي ام. تو همان را هم از من گرفتي. اين طوفان بي موقع چه بود؟ چه مي خواستي؟ لانه محقرم کجاي دنيا را گرفته بود؟ و سنگيني بغضي راه کلامش بست. سکوتي در عرش طنين انداخت فرشتگان همه سر به زير انداختند. خدا گفت:ماري در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو از کمين مار پر گشودي. گنجشگ خيره در خدائيِ خدا مانده بود. خدا گفت: و چه بسيار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمني ام برخاستي! اشک در ديدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چيزي درونش فرو ريخت … هاي هاي گريه هايش ملکوت خدا را پر کرد .

صفاتو عشق است
چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:21 :: نويسنده : حسين

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

من نه عاشق هستم ونه دلداده به گیسوی بلند ونه آلوده به افکار پلید من خودم هستم ویک حس غریب ............ ㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡ تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست ... تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست ... تنهايي را دوست دارم زيرا تجربه کردم ... تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست .. . تنهايي را دوست دارم زيرا.... در کلبه تنهايي هايم در انتظار خو اهم گريست و انتظار کشيدنم را پنهان خواهم کرد ㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡ ازین به بعد شاید موزیکای غمگینم اپ کنم
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان داستان عشق و آدرس safajoon.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 162
بازدید کل : 54374
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 74
تعداد آنلاین : 1



كد تقويم

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 162
بازدید کل : 54374
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 74
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


چت روم

كد موسيقي براي وبلاگ

برای ورود به چت روم کلیک کنید

كد چت روم